۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه






شکایت از رژیم جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی ایران تریبونال



اعضای خانواده جان سپردگان دهه شصت، جان بدربردگان از کشتار زندانیان سیاسی




حدود چهار سال پیش، آواخر شهریور ١٣٨۶برابر با سپتامبر ۲٠٠٧، جمعی از شما همراه جمعی از یاران و همبندانان عزیزان جان سپرده با یاری و همراهی دیگر فعالان عرصه های سیاسی و اجتماعی، حرکتی را آغاز کردید که در بدو امر تصویر و آینده آن به روشنی امروز نبود. می دانستیم رسیدگی مردمی به هولناک ترین کشتار تاریخ معاصر ایران، کار بسیار دشوار و صعب العبوری است. با دست خالی و تنها با اتکا به انگیزه و تلاش مشترکمان، می خواهیم حکومتی را به خاطر مظالم و جنایات بی شمارش؛ به ویژه برای کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت، به محاکمه مردمی بکشیم. کار آسانی نیست، اما برای مردمی متحد، همبسته و تلاشگر شدنی است. هم اکنون کار از نیمه گذشته و کمیسیون حقیقت یاب، چهارم ماه ژوئن ۲٠١٢ و دادگاه بین المللی ایران تریبونال نیز، در اکتبر همان سال برگزار می شود. لذا، جهت تحقق هرچه بهتر این امر، به کمک و همکاری شما خانواده های گرامی که عزیزانتان را رژیم جمهوری اسلامی در دهه شصت، پیش و بعد از آن مظلومانه به قتل رساند، نیاز داریم. برای نشان دادن عمق جنایاتی که رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران در دهه شصت در زندان ها مرتکب شد، به شکایت خانواده های بیشتری نیاز است. به این منظور، تیم بین المللی حقوقدانان ایران تریبونال، اظهارنامه ای حقوقی تنظیم کرده، که در سایت ایران تریبونال (
www.irantribunal.com ) ـمنتشر شده است.

خانواده های جان سپردگان و جان به در بردگان کشتارهای دهه شصت و نیز خانواده های زندانیان سیاسی که پیش یا بعد از این دهه در زندان های رژیم جمهوری اسلامی ایران اعدام شده اند، از طریق پر کردن این اظهارنامه، شکایت خود را تنظیم و آن را به یکی از آدرس پستی یا پست الکرونیکی که در انتهای اظهارنامه قید شده است، ارسال نمایند. برای هر شکایت پرونده ای تشکیل خواهد شد. از خانواده های جان سپردگان تقاضا داریم تیم حقوقی ایران تریبونال را برای تکمیل پرونده ها یاری دهند و عکسی از عزیز جان باخته خود و کپی هرگونه سند شناسائی و اسناد مربوط به زندان، دستگیری و اعدام عزیزان شان که در دسترس دارند، به همراه اظهارنامه برای کارزار ارسال نمایند.

اظهارنامه، هم جنبه شکایت نامه دارد و هم شهادت نامه. کسانی که علاقه مند هستند نامشان علنی نشود، گزینه " محرمانه باشد" را در قسمت بالای سمت راست اظهارنامه انتخاب کنند. کسانی که حاضر هستند شهادت بدهند، گزینه ی "حاضرهستم شهادت بدهم" را در قسمت بالای سمت راست اظهارنامه انتخاب کنند. پاسخ به همه ی سئوالات مندرج در اظهارنامه با توضیحات کامل ضروری است.

این دادگاه، بخشی از مبارزه توده رنچ کشیده مردم ایران علیه تاریک اندیشان کوردل و جنایتکار حاکم بر ایران است، که وظیفه آن نه تنها رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی و محاکمه جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت است بلکه، این وظیفه را نیز دارد که این تراژدی انسانی را به قضاوت افکار عمومی جهانیان بگذارد و آن را در تاریخ ایران و جهان برای آیندگان به ثبت برساند. برای نخستین بار در تاریخ ایران و جهان، مردمی ستم دیده و رنج کشیده پرچم دادخواهی را علیه حکومت حاکم برکشورشان به دست گرفته اند. یقینا این دادگاه به مبارزان، آزادی خواهان و توده های دیگر کشورهای استبدادی این نوید را خواهد داد که آنان نیز، می توانند و می باید حکومت های جنایت کارشان را در شرایطی که دادگاه های موجود حاضر به محاکمه شان نیستند، به پای میز محاکمه به کشانند.

باشد که همه ی ما با کمک به برگزاری این دادگاه مردمی، دینمان را به بشریت حق خواه و عدالت خواه و همه ی آن هزاران هزاری که رژیم جمهوری اسلامی فریاد آزادی خواهی شان را در گلو خفه کرد، ادا کنیم. کارزار ایران تریبونال، فریاد دادخواهی هزاران هزار مبارز زن و مردی است که بی هیچ دفاعی در زندان های رژیم جمهوری اسلامی به خون درغلطیند.




دادگاه مردمی بین المللی ایران تریبونال

٢٤تیر ۱٣۹٠ برابر با ١۵ ژوئیه۲٠۱١

به یاد علی ذوقی پیکارگر جوانی که به دست پاسداران جهل کشته شد

ت کارگری گزارش دانشجویی حقوق بشر

به یاد علی ذوقی
پیکارگر جوانی که به دست پاسداران جهل کشته شد


• امروز پس از ۳۰ سال هنوز باور نمی کنم. و هر بار که هر جوانی هر جای دنیا در تظاهرات کشته می شود همان رنج و درد را درقلب و روحم حس می کنم. و یا حتی در این دیار هر صدای آمبولانس مرا به یاد آن روز شوم می اندازد ...

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنج‌شنبه ۲ تير ۱٣۹۰ - ۲٣ ژوئن ۲۰۱۱


٣۰ سا ل از فاجعه ٣۰ خرداد ۶۰ گذشت. ٣۰ سال پیش در چینن روزی قلب جوان و پرشور علی ذوقی با گلوله پاسداران جهل از تپش افتاد.
٣۰ خرداد ۶۰ یک روز شنبه بود. عصر جمعه ۲۹ خرداد علی آمد که به ما سری بزند. مثل همیشه دو تا کتاب زیر بغل داشت. خیلی خوشحال از دیدن او شدیم و اورا شام نگاه داشتیم. و بعد هم از او خواستیم که شب را پیش ما بماند.
این آخرین دیدار ما با او بود. فردا صبح تنها مادرم بیدار بود و مشغول آب و آبپاشی حیاط که علی از خانه رفت. مادر به او گفت: «بمان و صبحانه بخور و برو!» ولی او صبحانه نخورده رفت.

من با خواهر کوچکترم که ۱۶ سال داشت می خواستیم به تظاهرات برویم. هیچ کدام از ما مجاهد نبودیم ولی می خواستیم در تظاهرات شرکت کنیم.
خیابان ها شلوغ بود. پاسداران همه جا رژه می رفتند و صدای آمبولانس ها لحظه ای قطع نمی شد. من پس از چند ساعت جست و گریز خودم را به خانه یکی از دوستانم رساندم و تصمیم گرفتم شب را همان جا بمانم. ساعتی بعد خواهر بزرگم به خانه دوستم زنگ زد و از سلامتی من خبردار شد.

فردا نزدیک ظهر به خانه مان رفتم. مادرم گفت که از علی خبری ندارد. نزدیک ساعت سه بعد از ظهر زنگ خانه را زدند، برادرم را همراه برادر علی دیدم که وارد خانه شدند. برادرم گریه می کرد، دیگر همه چیز را فهمیدم!

هنوز خاکستر سیگارش در جا سیگاری بود و هنوز رختخواب او را جمع نکرده بودیم. علی دیگر نبود.
امروز پس از ٣۰ سال هنوز باور نمی کنم. و هر بار که هر جوانی هر جای دنیا در تظاهرات کشته می شود همان رنج و درد را درقلب و روحم حس می کنم. و یا حتی در این دیار هر صدای آمبولانس مرا به یاد آن روز شوم می اندازد.
علی جوان و پرشور کشته شد. فراموش شد. در خانواده کمتر از او حرف زده می شود! اما یاد و خاطره او برای من همیشه زنده است.
چقدر دلم می خواهد آن جنایت کاری را که قلب پر شور او را به گلوله بست بشناسم!

م.ش

*علی ذوقی دانشجو و از فعالین پیکار که در تظاهرات ٣۰ خرداد ۶۰ کشته شد.

سقراط مجروح - اثر برتولت برشت

سقراط مجروح - اثر برتولت برشت

کتاب سقراط مجروح

اثری از برتولت برشت

برتولت برشت (زاده 10 فوریه 1898 - درگذشته 14 اوت 1956) نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی سوسیالیست و کمونیست بود.

او را بیشتر به عنوان نمایشنامه‌نویس و بنیانگذار تئاتر حماسی، و به‌خاطر نمایشنامه‌های مشهورش می‌شناسند. اما برتولت برشت علاوه بر این که نمایشنامه نویسی موفق و کارگردانی بزرگ بود، شاعری خوش‌قریحه نیز بود و شعر‌ها، ترانه‌ها و تصنیف‌های پر‌معنا و دل‌انگیز بسیاری سرود.

او سرودن شعرهایش را در 15 سالگی و پیش از نمایشنامه‌نویسی آغاز کرد و نخستین سروده‌هایش را بین سالهای 1914 تا 1917 سرود و آنها را در نشریات محلی منتشر کرد. در سال 1918، هنگامی که به خدمت سربازی اعزام شد افزون بر کار در بیمارستان نظامی پشت جبهه، سروده‌هایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان می‌خواند و آنها را مجذوب نوای گرم و سرود دلنشین خود می‌کرد.

شعرهای نمایشی برشت را از مهم‌ترین آثار او دانسته‌اند. اینها شعرهایی هستند که به صورت سرود، تصنیف یا ترانه وارد نمایشنامه‌های او شده و به مناسبت‌های موضوعی خاص یا برای غنا بخشیدن به موضوع و افزایش اثرگذاری، به صورت پیش درآمد، میان‌پرده، موخره یا در میان متن آورده‌شده‌اند. این شعرها اغلب طنزآمیز یا هزل‌آمیز هستند و زیر پوستهٔ شوخ‌طبعانهٔ خود مفاهیم بسیار جدی و آگاه کننده داشته و پیام‌رسان ایده‌های نقادانه و اجتماعی برشت هستند. بیشتر نمایشنامه‌های برشت دربرگیرندهٔ یک یا چند سرود، ترانه و شعر است.

به ياد رفقاى جان باخته

مقاله از جمال ارژنگ

مناسب دیدم که به مناسبت 22 تیر 1362 يادى از سه پيكارگر كمونيست سوسن گل انصارى و ويكتوريا دولتشاهى و احمدعلی شیرازی داشته باشیم .

از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران تاکنون سرکوب و زندان و شکنجه و ترور و کشتار انسانهای آزادیخواه و کسانیکه با تحجر اندیشه و عمل این حکومت گران کوچکترین مخالفتی را ابراز کرده اند، شهره عام وخاص است. از این جنبه تیرباران سوسن گل انصارى٬ ويكتوريا دولتتشاهى و احمد علی شیرازی اقدامی منحصر به فرد محسوب نمیگردد. تیرباران سوسن و ويكتوريا و احمد در کارنامه سلسه کشتارها و قتل عامهای فعالین سیاسی و كمونيست ایران از جمله یکی از جنایتهای نابخشودنی رژیم محسوب میشود. دراین سه دهه ابعاد جنایت رژیم بقدری فجیع و گسترده بوده است که باور کردن اش نیز برای کسی که در جهنم جمهوری اسلامی نبوده باشد، به همان اندازه غیرعادی و دردناک مینماید .

آری حکومت هدف اش تنها جان احمد٬ سوسن٬ ويكتوريا نبود بلکه هدف به بند کشیدن آزادی و سرکوب انقلاب بود. سرمايه داران رژيم اسلامى برای رسیدن به هدف شان از بکار گیری هیچ وسیله ای ابا نداشتند. از خرداد 60 تا کنون دهها هزار نفر به جرم دفاع از آزادی اندیشه و بیان، دفاع از حقوق کارگران، زنان، جوانان تحت ستم و استثمار کشتار شده اند و ميلوينها نفر از خانه و کاشانه خود رانده شده اند. به همان جرمی که سوسن و ويكتوريا و على را کشتند .

يادشان گرامى و راه سرخشان كه همان انقلاب سوسياليستى و برپائى يك دنيايى بهتر است پر رهرو باد. اين شعر را به اين رفقا و تمامى جانباختگان به خون خفته راه آزادی و انقلاب كمونيستى تقديم ميكنم .

تنت پاره پاره دو چشمانت ستاره

از عشق بزرگ و سرخت نشانه داره

به رزم رفيقانت خاطره مياره

نشسته در خون تن تو گلگون

ز پيرهنت پرچم بسازم اكنون

تو زنده اى جان به خشم ياران

چون مشعلى روشن در سنگر رفيقان

گرفتم به آغوش تنت را دوباره

از اون خرمن آتيش شعله ها مى باره

شب سرد و تارم را كرده پر ستاره

به يادت اى جان همه رفيقان شراره

فروزانند كنون به ميدان

سرود رفيقان سرودى خروشان

طنين دارد اينك در كوچه و خيابان

خبر ميدهد از مرگ سرمايه داران!